نظر یادتون نرررره :)
باز “جمعه” با همان منوی همیشگی اش!
چشمانی که ولگرد خیابانهای بی تو شده اند
خاطراتی که بهانه های تنهاییم را دست به ڪمر زده اند
شاید جمعه منم!
که زماڹ روی دستم باد ڪرده
و تا ابد تاریخ انقضا خورده
که صبح تا شب جای خالیت را دوره ڪنم
و در آزمون هر شب نبودنت
چناڹ بیفتم ڪه
بمیرم!
جمعه منم!
که ملودی خنده هایت در دلم تاب می خورد
دردت به جانم:
تو هم که نیستی
اصلا بگذار ساده اش ڪنم
عجب زهر ماری ست جمــــــــــعه :)
در این وبلاگ،
با احتیاط نفس بکش.....
این بغض چندین و چند ساله شکستنی است....!!!
بسلامتی پسری که گفت:
اگه بمونی میشی مادر دخترم ....
اگه بری میشی اسم دخترم ....
...
تک پرم رفت....بگذار دیگری پرپرش کند....!
...
هرجا که میبینم نوشته است " خواستن توانستن است"
آتش میگیرم....یعنی او خواست و نشد؟!؟!؟!؟!؟!
اشکای چشمای منه
دیگه باید خواب ببینم
دستات تو دستای منه
اما بدون با عکس تو هی روزها رو سر میکنم
خیلی بدی کردی به من
محاله من ولت کنم
کدوم گلایم رو بگم
یه عمر از تو دلخورم
تو فکر هیچ چیز رو نکن من غصه هات رو میخورم
بازم خدا دل من رو برای غم نشونه کرد
تو هم برو مثله همه تنهام بزار و بر نگرد
فقط یه عکس ازت دارم بیا اینم ازم بگیر
یه روز میفهمی قدرم رو اما نمیدونی کجام
بمیرم واسه غربتم محاله اینورا بیام
یه عمره بغضه تو گلوم
یه آه سردی تو صدام
مهمون نوازی این نبود
خاااااک خدا ، دارم میام
من که دیگه دارم میرم
نگید رفت و حرفی نزد
خدانگهدارت باشه
وقتـــی دو نفـــر از هـــم جـــدا میشـــن ....
دیگه نمیتونن مثل قبل دوستـــ باشن ؛ چون به قلب همدیگه زخم زدن !
نمیتونن دشمن همدیگه باشن ؛ چون زمانی همو دوستـــ داشتن
تنها میتونن آشنا ترین غریبه برای همدیگه باشن ...!
عاشق که می شوی
مواظب خودت باش . . .
شب های باقی مونده ی عمرت
به این سادگی
صبح نخواهد شد
سکوت میکنم
چون دیگر دلیلی نمی بینم برای فریاد زدن ...!
گاهی باید دید و..... گذشت
گاهی باید بود و...... نبود
گاهی باید زندگی کرد
اما
هر روز طعم تلخ مردگی را چشید....!!!
و
امان از این
بایدهای زندگی .........
اگر میبینین یه نفر یهو عصبی میشه، یهو میره تو فکر
یهو گندزده میشه تو فازش،ولی بعد چند دقیقه خودش
شروع میکنه به بگو بخند....،مطمعن باشید ..
این آدم از درون داغونه..
فقط لبخند رو لباش میاره که بقه رو خسته نکنه...
قــول بــده کــه خــواهــی آمــد
امــا هــرگــز نیــا!
اگــر بیــایــی
هــمه چیــز خــراب می شــود!
دیــگر نــمی تــوانــم
اینــگونــه بــا اشتــیاق
بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم!
مــن عــادت کــرده ام
بــه ایــن انتــظار،
بــه ایــن پــرســه زدن هــا
در کوچه و خیابان!
اگــر بیــایــی
مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟
آمار مطالب
آمار کاربران
آمار بازدید
آمار
وب سایت:
